وکیل ملت: بیایید از جنبه «شخص محوری» فاصله بگیریم و فرضیه علل انجام عملیات تروریستی را «رویداد مدار» کنیم؛در بیانیهها و پیام تسلیتهایی که از سوی اشخاص حقیقی و حقوقی تا کنون پیرامون حادثه دلخرش اهواز منتشر میشود یک عبارت بارها تکرار شده است و آن «ترور کور» است.
این در حالیست که آتش گشودن در مراسم روز گذشته کور یا بیهدف نبوده است.
در حقیقت ترور کور ریشه در حوادث دهه نخست انقلاب و جنایت منافقین دارد که بدون آنکه تحلیل درستی از شرایط، مکان و شخصیتهای قربانی خود داشته باشند مرتکب به قتل می شدند.
آنچه در رژه 31 شهریورماه شاهد بودیم ترور کور نبود بلکه فرایندی برنامه ریزی شده از ماهها پیش بود؛ شاید از همان روز که محمد بن سلمان عنوان کرد «سننقل المعركة الى ايران» (جنگ را به داخل ایران منتقل میکنیم.)
اگر چه در این حادثه افراد بیگناه فراوانی به شهادت رسیده اند اما نباید فراموش کنیم که این عملیات تروریستی در مکانی به مرحله اجرا رسیده است که باید از بالاترین ضریب امینتی برخوردار باشد و در زمانی آتش روانه جان مردم شده است که سران نظامی ، نخبگان امنیتی و پیشکوستان جنگ دم از اقتدار و بازدارندگی میزنند.
از سوی دیگر روح برگزاری رژه نظامی نیز گویای آن است که در بالاترین سطح آمادگی به سر میبریم. علاوه بر این حادثه در سالروز آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به وقوع پیوسته است. با کنار هم قرار دادن هر یک از اجزای این مجموعه متوجه می شویم که عاملا این جنایت تروریستی از سر بینایی و درک زمانی دقیق چنین اقدامی کردهاند.
بنابراین آنچه به تعبیری ترور کور خوانده میشود برای تسکین آلام ملت ایران و کم اثر و بی اهمیت جلوه داد این عملیات تروریستی است. در حقیقت ترور یا تیراندازی کور آن چیزی است که در برخی از مدارس آمریکا یا در دوران انقلاب شاهد بودیم.
دیدگاه خود را درباره این خبر بنویسید
این نوشته برای آنان است که هیچ تصمیم گیری در حفظ امنیت ندارند اما تا یک تریبون به آنها میرسد نا خواسته از ان در جهت تحریک عوامل سست عنصر داخلی و خارجی شعار میدهند