مثلا شما در اول ماه پس انداز اندکی دارید ولی در وسط ماه به پول نسبتا بالایی به هر دلیلی دست می یابید ، برای اینکه می دانید پس انداز این مبلغ هیچ سودی نصیب تان نمی کند ترجیح می دهد با پولی که در اختیار دارد کالایی بخرید تا سود از دست رفته تان با رفتن این کالا را جبران کنید ، کاسبهایی که در حسابهای کوتاه مدت شان از چند میلیون تا چند میلیارد دارند به دلیل مختلف ترجیح می دهند این پول را وارد چرخه خرید و فروش بیشتر بکنند تا آنرا رایگان در اختیار بانگها بگذارند

با این روش از یک سو بانکها سود کمتری می دهند و از سوی دیگر منابع شان را برای سرمایه گذاری از دست می دهند ، در دو و سه ماه آینده می شود با یک حسابرسی ساده فهمید زیان و یا سود کدام بیشتر نصیب بانکها می کند ، تجربه انباشت شده نشان می دهد که زیان محتمل تر است . بعضی ها معتقدند این پول ها را به هر حال در سیستم بانکی می ماند ، ولی سود ترمزی بود بر تمایل به خرید ، آنهم وقتی کالاها مدام بالا می رود و بانک مرکزی که با اقسام ترفندها سرعت گردش نقدیگی را به جای کاهش پایه پولی کم کرده بود می تواند دستاوردش را به ساده گی از دست بدهد . می ماندگفتن این نکته بسیاری از حقوق بگیران دستمزشان دیرتر از روز اول ماه می گیرند و آنها لاجرم  از لیست پس اندازکنندگان حذف می شوند و این امر فشار زیادی بر طرف تقاضا می آورد و طرف عرضه را با محدودیت روبرو می کند . کاش بانک مرکزی اعلام می کرد این کار را به صورت موقت و آزمایشی انجام می دهد تا امکان تصحیح تصمیمش را بیابد و خود را در دام  تصمیم فکر نشده برای همیشه نیاندازد